سبک ICT در پرایس اکشن چیست؟ آموزش به زبان ساده

یکی از محبوب‌ترین سبک‌های معاملاتی امروزه سبک پرایس اکشن (Inner Circle Trader(ICT است. این سبک معاملات صرفاً بر اساس قیمت بوده و از اندیکاتورها استفاده نمی‌کند. در این مقاله، مفاهیم اساسی سبک پرایس اکشن ICT را بررسی خواهیم کرد تا بتوانید درک کنید که چگونه از آن در معاملات خود استفاده کنید.

پیشنهاد مطالعه: آشنایی کامل با همه سبک های پرایس اکشن

سبک ICT چیست؟

پرایس اکشن سبک ICT، یک سبک تحلیل تکنیکال است که بیشتر حول تحلیل رفتار بازارسازان نهادی و سازمانی می‌گردد. در واقع هدف ICT این است که به معامله گران خرد تله‌های معاملاتی موسسات را نشان دهد و به آن‌ها آموزش دهد که چگونه مانند معامله گران بزرگ، ترید کنند. در نتیجه، معامله گران می‌توانند از سقوط در دام بازارسازان نجات پیدا کنند.

این سبک تحلیل در ابتدا برای فارکس استفاده می‌شد؛ با این حال برای سایر بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال و… نیز قابل استفاده است. از دیگر سبک‌های پرایس اکشن می‌توان به RTM اشاره کرد که طرفداران بسیاری دارد.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن، به تجزیه و تحلیل تغییرات قیمت در طول زمان اشاره دارد. به زبان ساده، پرایس اکشن Price Action، یک تکنیک معاملاتی است که به معامله‌گر اجازه می‌دهد تا بر اساس حرکات اخیر قیمت، بازار را تحلیل کند و بر اساس آن تصمیم معاملاتی بگیرد. بنابراین یک معامله‌گر پرایس اکشن متکی به شاخص‌های فنی نیست. برای آشنایی بیشتر با این سبک تحلیل تکنیکال، مقاله آموزش جامع پرایس اکشن را مطالعه کنید.

تاریخچه و بنیان‌گذار سبک پرایس اکشن ICT 

بنیان‌گذار سبک پرایس اکشن inner circle trader(ICT)، مایکل هادلستون Michael Huddleston است. هادلستون بیش از ۲۰ سال سابقه فعالیت معاملاتی در مؤسسات مالی و بانک‌ها داشته است. پس از مدتی مایکل هادلستون توانست رفتارهای این بانک‌ها و مؤسسات مالی بزرگ را شناسایی کرده و سبک پرایس اکشن خود را با نام ICT منتشر کند.

مزایا و معایب تحلیل به سبک ICT

سبک پرایس اکشن ICT نیز همانند سایر سبک‌های معاملاتی دارای مزایا و معایبی است که عبارتند از:

مزایا:

• عدم نیاز به اندیکاتورها و شاخص‌های فنی در تجزیه و تحلیل 
• شناسایی دقیق محدوده‌های دارای نقدینگی
• تحلیل ساده و در عین حال کاربردی
• شناسایی مناطق نوسان قیمت
• امکان شناسایی بهینه‌ترین مناطق برای ورود به معاملات

معایب:

• همه تله‌های بازارسازان را شناسایی نمی‌کند.
• در تایم فریم‌های بلند مدتی، عملکرد بهتری دارد.

استراتژی ICT چگونه عمل می‌کند؟

ابتدا باید بدانید از نظر ICT، بازار به صورت کلی همیشه دارای ۴ حالت است که این حرکات و حالات به صورت مداوم به یکدیگر تبدیل می‌شوند. این حالت‌ها عبارتند از:

Expansion اکسپنشن یا حرکت

زمانی رخ می‌دهد که یک حرکت ناگهانی در یک جهت (چه رو به بالا و چه رو به پایین) صورت گیرد.

Retracement ریتریسمنت یا اصلاح

حرکت اصلاحی بعد از یک حرکت ناگهانی رو به بالا یا رو به پایین است.

Reversal ریورسال یا بازگشت

حرکت برگشتی به شروع سطح حرکت است.

Consolidation کانسالیدیشن یا درجا زدن

نوسان قیمت در یک محدوده به صورتیکه سقف‌ها و کف‌ها تقریبا برابر باشند.

اکنون لازم است بدانید روش تحلیلی ICT شامل برخی از مفاهیم کلیدی است که هر تریدر برای معامله‌گری در این سبک، باید با آن‌ها آشنا باشد. در ادامه، مهم‌ترین مفاهیم پرایس اکشن ICT توضیح داده شده است.

Liquidity Pools یا استخرهای نقدینگی

نقدینگی اولین و مهمترین مفهوم در روش ICT است. دو نوع نقدینگی سمت خرید و نقدینگی سمت فروش وجود دارد.

نقدینگی سمت خرید نشان دهنده سطحی در نمودار است که در آن فروشندگان حد ضرر‌های خود را قرار می‌دهند.

نقدینگی سمت فروش دقیقاً برعکس خرید است. این سطح نقدینگی نشان دهنده سطحی در نمودار است که خریداران، حد ضرر‌های خود را قرار می‌دهند.

در واقع این مناطق، سطوحی هستند که معامله گران می‌خواهند از معاملات خود خارج شوند. بازار سازان یا اسمارت مانی ها، معمولاً موقعیت‌های معاملاتی خود را در نزدیکی سطوحی که استاپ لاس بسیاری از معامله گران خرد در آن جا قرار دارند، جمع آوری یا توزیع می‌کنند.

در نهایت زمانی که نقدینگی ناشی از حد ضرر‌ها جمع آوری شد، اغلب اوقات روند قیمت معکوس شده و در جهت مخالف حرکت می‌کند.  

Stop Hunt یا شکار نقدینگی در ICT

استاپ هانت، حرکتی است که با هدف خنثی‌سازی نقدینگی حاصل از فعال شدن حد ضررها یا استاپ لاس‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. استاپ هانت، یک شکست جعلی در بالا یا پایینِ منطقه‌ای است که در آن نقدینگی وجود دارد. بانک‌ها، معمولا از خبرهای تاثیرگذار استفاده میکنند تا از طریق استاپ هانت کردن، این نقدینگی که در بازار آزاد شده است را به دست آورند. به این معنا که برلی مثال اگر قصد صبت سفارش‌های سنگین خرید دارند، دیگران را ترغیب به فروش می‌کنند.

Swing High و Swing Low سوئینگ‌های و سوئینگ لو

سویینگ های، کندلی است که در هر دو طرف آن، حداقل دو کندل دارای سقف پایین‌تر وجود داشته باشد و سویینگ لو، کندلی است که در دو طرف آن، حداقل دو کندل دارای کف بالاتر وجود داشته باشد.

session یا جلسه معاملاتی

در سبک ict، دامنه رنج روزانه به سشن یا جلسه معاملاتی آسیا، لندن و نیویورک تقسیم می‌شود.  

Fair Value Gap یا شکاف قیمتی

FVG نشان دهنده شکاف قیمتی است که در بازارعدم تعادل معاملات پر نشده را نشان می‌دهند. FVG‌ ها در سبک ICT مهم هستند چرا که مانند آهنربا هستند و معمولا قیمت دوباره به آن‌ها واکنش خواهد داد.

Optimal Trade Entries یا نقطه ورود بهینه

در سبک ICT، پس از تغییر ساختار بازار، با استفاده از ابزار طراحی فیبوناچی می‌توان بهینه‌ترین نقطه ورود را شناسایی کرد. اغلب اوقات، نقطه ورود بهینه جایی بین سطوح ۶۱.۸ ٪ و ۷۸.۶ ٪ فیبوناچی ریتریسمنت قرار دارد.

Order Block یا بلاک سفارش

منظور از اوردر بلاک، آخرین کندل قبل از شروع روند است که نشان دهنده ردپای سفارش بازارسازان است. اوردر بلاک در دو نوع صعودی و نزولی تشکیل می‌شود. منظور از اوردر بلاک صعودی، آخرین کندل نزولی قبل از شروع روند صعودی و منظور از اوردر بلاک نزولی، آخرین کندل صعودی قبل از شروع روند نزولی است.

Break in Market Structure یا شکست در ساختار بازار

در یک روند صعودی قیمت سقف و کف‌های بالاتر (منطقه تقاضا) و در یک روند نزولی قیمت سقف و کف‌های پایین‌تر (منطقه عرضه) تشکیل می‌دهد.  

بنابراین ادامه روند صعودی در ادامه شکسته شدن سقف قبلی و ادامه روند نزولی در ادامه شکسته شدن کف قبلی رخ می‌دهد. به این شکسته شدن ساختار بازار BMS گفته می‌شود. 

نکته: بعد از هر BMS یک بازگشت تا سطح ۵۰ درصد فیبو خواهیم داشت که به عنوان OTE یا نقطه ورود بهینه شناخته می‌شود.

Failure Swing یا سوئینگ شکست

سوئینگ شکست زمانی رخ می‌دهد که بازار در روند صعودی یا نزولی قرار دارد و قیمت نمی‌تواند آخرین سطح مقاوتی یا حمایتی پیش رویش را بشکند و در عوض، سطح حمایتی یا مقاومتی قبلی خود را می‌شکند. در این حالت گفته می‌شود که یک SMS یا Failure Swing رخ داده است.

آموزش تحلیل به سبک ICT در چارت

اکنون باید مفاهیم بالا را با یکدیگر ترکیب کنیم تا به سبک ICT واقف شویم. مواردی که تریدرها باید برای یک ترید موفقیت‌آمیز باید انجام دهند، عبارت است از:

• تجزیه و تحلیل تایم فریم بالاتر و تعیین ساختار و روند بازار
• ترید در زمان آغاز جلسه معاملاتی لندن و نیویورک
• بررسی سطوح کلیدی در تایم فریم‌های بالاتر و شناسایی نقطه ورود بهینه در تایم فریم‌های پایین‌تر
• ترکیب کردن ستاپ‌های مختلف

بنابراین در اولین قدم سطوح کلیدی HTF (تایم فریم‌های بالاتر) را در نقاط ورود LTF (تایم فریم‌های پایین تر)  بررسی کنید. سطوح کلیدی HTF شامل اوردر بلاک‌ها، استخرهای نقدینگی و ساختار بازار هستند.

نکته مهم: ستاپ‌ها در تایم فریم‌های مختلف به صورت زیر است. اگر با ستاپ معاملاتی و اهمیت وجود آن آشنایی کامل ندارید، پیشنهاد می‌شود مقاله مربوطه در بلاگ ایرانیکارت را مطالعه کنید.
برای Swing (ترید در بازه های زمانی چند روزه):
HTF: هفتگی، روزانه، چهار ساعته
ورود در: H۱، M۳۵، M۱۰
برای ترید در کوتاه مدت:
HTF: روزانه، چهار ساعته، یک ساعته
ورود در: M۳۵، M۱۰ 
برای ترید روزانه و اسکلپ (خیلی کوتاه مدت):
HTF: سی دقیقه، یک ساعته، چهار ساعته 
ورود در: M۱۰، M۰، M۱ 

اکنون یک مثال کاربردی از تحلیل چارت به روش ICT و با استفاده از مفاهیم گفته شده استاپ هانت SH، شکست در ساختار بازار BMS و بازگشت به اوردر بلاک RTO، خواهیم داشت. نکته شایان ذکر این است که ستاپ‌های زیادی مانند ترتل سوپ، برند اند باتر و … در تحلیل ICT وجود دارند و این مثال تنها یکی از ساده ترین ساختارها در میان ستاپ‌های قدرتمند این روش پرایس اکشن است.

وقتی که بازارسازها با استفاده از نقدینگی حاصل از فعال شدن استاپ لاس ها، تریدرها را استاپ هانت می‌کنند، در واقع موقعیت‌های خود را در این مناطق ایجاد کرده‌اند و بنابراین قیمت از این سطوح گذر نمی‌کند.
اکنون چگونه با استفاده از  SH + BMS + RTO ترید کنیم؟
۱ -اول از همه، SH رخ می‌دهد. بازارسازها از این حرکت برای خنثی‌سازی نقدینگی استفاده میکنند.
۲ -دوم، یک شکست در ساختار بازار (BMS) رخ می‌دهد و این شکست به معنای تایید SH است.
۳ -سوم، قیمت به اوردر بلاک (گذاشته شده از سوی بازارسازها) باز می‌گردد (RTO).

به تصاویر زیر دقت کنید. این ستاپ برای دو حالت صعودی و نزولی نشان داده شده است.

حالت کلی ترید صعودی SH + BMS + RTO :

مثال آن در چارت قیمتی:

حالت کلی ترید نزولی SH + BMS + RTO :

مثال آن در چارت قیمتی:

سخن آخر

در این بلاگ صرفا بخشی از پرایس اکشن ICT آموزش داده شد. از این استراتژی می توان برای بررسی روند قیمت ارزهای دیجیتال استفاده کرد و سود گرفت. چرا که مباحث این سبک تحلیل بسیار گسترده است. چنانچه علاقمند به آموزش پیشرفته‌تر آن هستید در بخش نظرات، اعلام کنید. چرا که در این صورت، فصل‌های بعدی این آموزش منتشر خواهد شد.